برندینگ سازمانی برای شخصی که مدیر شرکت یا سازمان بزرگی است، ناشناخته نیست؛ اما مسئله اینجاست که درصد بسیاری از کارمندان همین شرکتها اطلاعات کمی در این خصوص دارند. آنها همانند شخصی که از برندینگ اطلاعات کلی دارند، گمان میکنند که برندینگ سازمانی به معنای لوگو و نمایش آن است. برای همین ما در این مقاله قصد داریم تا شما را کمی بیشتر با این مفهوم آشنا کنیم؛ اما چرا کمی بیشتر؟ چون بحث برندینگ خیلی گستردهتر از این موارد است و واقعاَ نمیتوان در یک مطلب همه ریز و درشت آن را مطرح کرد. به هر حال سعی کردهایم تا کلیات آن را برایتان معرفی کنیم.
آنچه در این مطلب میخوانید:
برندینگ سازمانی چیست؟
اول از همه به این نکته اشاره کنیم که برندینگ سازمانی فقط محدود به یک سازمان دولتی نیست. بلکه شرکتها یا فروشگاههای بزرگ که دارای چارت سازمانی هم هستند، دراین دسته قرار میگیرند. پس تعریف خود را محدود به یک مکان خاص نکنید.
برندسازی سازمانی یعنی اینکه آن سازمان با همکاری کارمندان، منابع انسانی و مدیریت استعدادها و امکانات بتواند توجه بازار هدف را بیشتر از همه به سمت خود جلب کند. به صورتی که آن سازمان در هر یک از ویژگیهای مرتبط در صدر فهرست قرار بگیرد.
در بحث برندینگ سازمانی دو مورد هویت سازمان و نام تجاری مطرح میشود. توجه به هر دو مهم است؛ نمیتوان سازمانی را برند کرد، بدون آنکه کارمندانش ندانند که «ما» که هستیم و اصلاَ چرا فعالیت میکنیم. در این صورت چیزی به اسم نام تجاری هم وجود نخواهد داشت.
چرا برندینگ سازمانی مهم است؟
دلایل توجه به برندسازی سازمانی شامل موارد هستند:
- کاربران امروزی نسبت به گذشته آگاهتر و باهوشتر شدهاند. دیگر نمیتوان با چند متن یا ساخت ویدئوی تبلیغاتی آنها را جذب کرد. بلکه باید ارزش افزوده متناسب با نیاز و به عبارتی پرسونای آنها ایجاد کرد. در تدوین برندینگ سازمانی به این مسئله توجه میشود. اینکه چه کار کنیم تا کاربر احساس کند که سازمان برای او ارزش قائل شده است.
- سازمان شما هیچگاه بی رقیب نخواهد بود. شاید الآن کسی نتواند با شما رقابت کند؛ اما چند سال دیگر چطور؟ فکر نکنید که مسیر پیشرفتتان همیشه به صورت خط مستقیم خواهد ماند. پس بهتر است که از همان ابتدا فکری به حال متمایز کردن خود بکنید. برای همین است که تاکید داریم برندینگ سازمانی شامل فعالیتهایی است که باعث میشود تا سازمان و شرکتتان متمایزتر از بقیه بماند.
اگر بخواهیم مزایای کلی را بنویسم می توان به افزایش فروش، وفاداری و در نهایت منحصر به فرد شدن سازمان اشاره کرد.
نکات مهم در برندینگ سازمانی
برندسازی شامل چندین نکته است؛ اما در هر بخش اصول و نکاتی وجود دارد که هم اختصاصی بوده و هم اینکه باید بشتر به آنها توجه شود. مهمترین نکاتی که باید در برندسازی سازمان به آن توجه کرد، شامل این موارد هستند:
دقت در اجرا
به اجرا بیشتر دقت کنید. باید گفت که متاسفانه بیشتر مدیران در این نوع برندینگ توجه خود را معطوف به چرا و چه چیزی میکنند. در واقع آنها اول از همه باید بدانند که چرا باید این کار را انجام دهند و بعد میخواهند بدانند که چه چیزهایی باید تغییر کند. بعد در مرحله اجرا کمترین توجه را به آن دارند. اینکه مراحل چگونه انجام شوند؟ چگونه سازمان به چابکی و منحصر به فرد بودن شناخته شود؟ چرا یک برنامه به درستی اجرا شود؟ چگونه چالش ها برطرف شوند؟ همه اینها بر اجرا تاکید دارند. ایده خوب تا زمانی که به درستی اجرا نشود، هیچ ارزشی ندارد.
داشتن انسجام
انجسام داشته باشید. ساختار سازمانی خود را به صورتی تدوین کنید که در برابر هر تغییری بتواند هویت خود را حفظ کند. متاسفانه برخی انسجام را با ثبات اشتباه میگیرند. ثبات یعنی اینکه سازمانتان نخواهد خود را متغیر و پویا نشان دهد. همانند آب راکد که بعد از مدتی می گندد، چنین سازمانی هم در نهایت باید شکست و آن هم به بدترین شکل را تجربه کند. در حال حاضر با توجه به تغییرات تکنولوژی و ورود آن نیاز به پویا بیشتر از هر چیزی برای برند شدن مهم است. به ویژه اینکه از همین ابزارها هم می توان برای برندینگ استفاده کرد.
ارتباطات داخلی
ارتباطات داخل سازمانی را بهبود ببخشید. متاسفانه در بعضی سازمانها کارمندان از داشتن ارتباط با یکدیگر محدود میشوند. همچنین اینکه در جلسات شرکت داده نمیشوند. یکی از پایههای سازمان در برندینگ کارمندانش هستند؛ آنگاه چگونه یک کارمند بدون شرکت در جلسات و داشتن آگاهی در خصوص اهداف سازمان بتواند در برند کردن آن نقش داشته باشد؟ یک راه آگاه کردن کارمندان، استفاده از پنل اس ام اس است. از خطوط اختصاصی ارسال پیامک استفاده کنید. البته این خطوط را هم می توانید برای پیامک به کار ببرید؛ اما چه بهتر است که برندسازی با پیامک را در بین کارمندان خود آغاز کنید.
ارتباط جایگاه با تخصص
هیچی بدتر از این نیست که فردی به اشتباه و بدون تخصص در جایگاهی غیر قرار بگیرد. این مسئله ای است که همه ما بارها آن را مشاهده کردهایم. وارد سازمان یا شرکتی میشویم و مدیر یا کارمندی را میبینیم که حتی اصول اولیه کار خود را نمیداند. اتفاقاَ آن سازمان برند میشود؛ اما در نه مسیری که باید قرار بگیرد.
تعیین KPI
KPI هایی را تعریف و هر چند وقت یکبار آنها را بررسی کنید. به عبارتی تجزیه و تحلیل داشته باشید. از اینکه الآن کجا هستید و در آینده قرار است تا به کجا برسید.
از ابزارهای ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی یا اس ام اس مارکتینگ استفاده کنید. برندسازی امروزی بیشتر از هر چیزی بر ارتباطات دو طرفه استوار است.
برندینگ سازمانی چیزی نیست که به یکباره اتفاق بیفتد. هدف از این برندینگ هم فراتر از لوگو و دیگر ابزارها هستند. نیاز به همکاری افراد و داشتن استراتژی قوی برای این موضوع است. در این مقاله سعی کرده ام تا شما را با تعریف برندینگ شرکتی آشنا کنیم. دقت داشته باشید که ساختن آن سخت است؛ اما خراب کردن آن می تواند خیلی راحت و در کسری از ثانیه باشد.