گفت‌وگو با بهنام نیک‌دهقان در باب بازاریابی مستقیم و نحوه استفاده درست از آن در کسب‌وکار

بهنام نیک‌دهقان مدیر دیجیتال مارکتینگ برند اسنپ باکس در گفت‌وگویی با مدیانا از این می‌گوید که از لحاظ مارکتینگی، بیزینس اسنپ باکس بیزینس دشواری است؛ چرا که با کاربر B2C و کاربر B2B همزمان کار می‌کنند. وی از چالش‌ها و موفقیت‌هایی که در مسیر بازاریابی مستقیم اسنپ باکس با آن مواجه شدند، می‌گوید. 

در این گفت‌وگو بهنام نیک‌دهقان به اهمیت بخش‌بندی مخاطب هدف و شخصی سازی پیام‌ها برای هر کاربر اشاره کرده و با مثال توضیح می‌دهد که چطور می‌توانیم کمپینی با بازدهی بالا تجربه کنیم و در مسیر مارکتینگ روز به روز عملکرد بهتری داشته باشیم. 

شما وضعیت بازاریابی مستقیم در ایران را چطور می‌بینید؟ به نظرتان در چه سطحی قرار داریم؟

ببینید، بازاریابی مستقیم بستگی به کانال‌های مختلفش دارد. بعضی از کانال‌ها خیلی خوب پیش می‌روند، اما برخی دیگر، چون در روش‌های سنتی بوده‌اند، نقاط تماس (Contact Points) مشخصی داشته‌اند که مسدود (Ceased) شده است. 

در گذشته، روش بازاریابی سنتی بیشتر ارسال تبلیغ‌کننده (Promoter) به مکان‌های مختلف بود و این رویکرد از قبل هم وجود داشته است. در حال حاضر در بحث دیجیتالی شدن، هنوز کاملاً شکل نگرفته، اما در کل روند خوبی دارد.

مثلاً ایمیل مارکتینگ را در نظر بگیرید، این روزها خیلی از کسب‌وکارها به این روش روی آورده‌اند و از آن استفاده می‌کنند. 

بازاریابی پیامکی هم بسیار پرکاربردتر شده است، با توجه به اینکه پیامک در ایران بازدهی بالایی دارد. 

مثلاً یکی از کمپین‌های اخیر دیجی‌کالا که مربوط به روز کتاب و کتاب‌خوانی بود، را بررسی کردم. آن‌ها در گزارش‌هایشان تأکید داشتند که مؤثرترین کانالشان، پیامک بوده است.

خود ما هم در همکاری با چند شرکت دیگر به همین نتیجه رسیده‌ایم. در ایران، پیامک و SMS مارکتینگ یکی از بهترین و مؤثرترین کانال‌های بازاریابی است. البته در کشورهای دیگر، کانال‌های جذاب‌تری وجود دارد، اما در ایران هنوز پیامک بازدهی خوبی دارد.

در مجموع، در بسیاری از کانال‌ها به سطح خوبی از بلوغ رسیده‌ایم، اما هنوز جای کار داریم و باید در برخی زمینه‌ها پیشرفت کنیم. مثلاً در ایمیل مارکتینگ، کسب‌وکارهای زیادی هستند که به‌طور منظم و مداوم کار می‌کنند و توانسته‌اند ارتباط مؤثری با مخاطبشان برقرار کنند. 

کاربر جدید هم می‌داند که این یک کانال جذاب است و از آن استقبال می‌کند. از طرف دیگر، هزینه‌های این روش هم پایین است، بنابراین برای کسب‌وکارها صرفه دارد که آن را توسعه دهند. با این حال، هنوز بسیاری از کسب‌وکارها به این سمت نرفته‌اند یا اشتباه اجرا می‌کنند.

به نظرتان چه اشتباهاتی در این حوزه وجود دارد که کسب‌وکارها باید نسبت به آن‌ها هوشیار باشند؟

من چند نمونه واضح از اشتباهات را در بازاریابی ایمیلی و بازاریابی پیامکی مثال می‌زنم.

یکی از رایج‌ترین اشتباهات در بازاریابی پیامکی این است که پیام‌ها بدون هدف خاصی و به‌صورت انبوه ارسال می‌شوند. مثلاً یک پیام جدید آماده می‌شود و بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های مخاطب، به دو میلیون نفر ارسال می‌شود. این کار کاملاً اشتباه است، چون هیچ شخصی‌سازی (Personalization) در آن وجود ندارد. پیامک‌هایی که حالت اسپم دارند و برای همه ارسال می‌شوند، نه‌تنها اثربخش نیستند، بلکه می‌توانند باعث نارضایتی مخاطب شوند.

مشکل دیگر این است که تصور اشتباهی از شخصی‌سازی وجود دارد. مثلاً برخی برندها فکر می‌کنند اگر در پیام بنویسند: «سلام بهنام عزیز»، «آقای نیک‌دهقان»، «کاربر وفادار فلان برند»، این یعنی پیام شخصی‌سازی شده است. در حالی که شاید من فقط یک‌بار لاگین کرده باشم. آن برند از کجا می‌داند که من یک کاربر وفادار هستم؟ این موضوع برای برخی کاربران حتی آزاردهنده است. 

ما از شخصی سازی منظورمان این نیست که مخاطب را با تایتل گول بزنیم! به شخصی سازی از چند بعد می‌توان نگاه کرد.

شخصی‌سازی فقط به نام بردن از کاربر محدود نمی‌شود. باید پیام، نوع کمپین و پیشنهادها بر اساس نیازهای واقعی مخاطب طراحی شوند. یعنی به‌جای ارسال پیام به همه، به افرادی ارسال شود که واقعاً به آن پیشنهاد نیاز دارند. این یک شخصی‌سازی واقعی است. همچنین نباید در طول هفته چندین بار پیام ارسال کرد. پیام‌ها باید اطلاعات جدید و ارزشمند ارائه دهند، نه اینکه صرفا برای یادآوری ارسال شوند. 

همین مشکل را در شبکه‌های اجتماعی (Social Media) هم می‌بینیم. 

مثلاً در کمپین جدید دیجی‌کالا برای فروشگاه حضوری، از اینفلوئنسرهای حوزه فناوری استفاده شد تا پیامش را به مخاطب هدف برساند. این کار درستی است، چون هدفمند انجام شده است. اما اگر همین تبلیغ را در تلویزیون پخش می‌کردند، بی‌فایده بود.
چه هزینه‌ای می‌دهی که همه بفهمند؟! اصلا نیاز داری که همه بفهمند؟! پس این می‌شود یک استفاده درست و هدفمند از رسانه‌ها؛ هدف قرار دادن مخاطبان در یک بخش‌بندی (Segment) درست.

یک مسئله دیگر بحث حریم خصوصی (Privacy) است. امسال این خطاها را بیشتر دیده‌ام. برخی پیامک‌ها این‌گونه هستند:

«سلام خوبی؟»

کاربر پیام را باز می‌کند، بعد می‌بیند چند خط پایین‌تر نوشته:

«۲۰٪ تخفیف ویژه برای خرید فلان محصول!»

این روش باعث بی‌اعتمادی کاربران می‌شود. وقتی متوجه شوند که برند قصد فریب آن‌ها را داشته، دفعه بعد احتمالاً گزینه لغو 11 (Unsubscribe) را انتخاب می‌کنند. همین مشکل در ایمیل هم وجود دارد. اگر ایمیل‌ها بی‌هدف و بدون ارزش باشند، کاربر به‌راحتی لغو اشتراک می‌زند.

ارسال ایمیل‌های نامرتبط هم یک مشکل دیگر است. اگر یک کاربر در خبرنامه (Newsletter) عضو شده، یعنی فقط به دریافت اخبار علاقه دارد، ارسال ایمیل‌های زیاد و مختلف درباب اخبار به او، مشکلی ندارد. اما نه اینکه هر مقاله‌ای منتشر شد، برای او ارسال شود. 

مثلا بلاگی منتشر کردید و ایمیل می‌زنید:”این بلاگ رو بخونید.” خب شاید من اصلا نیازی به خواندن آن بلاگ نداشته باشم. یا مناسب من نباشد. 

مشکلات تکنیکالی هم در بازاریابی ایمیلی وجود دارد. مثلاً:

استفاده نکردن از سرویس‌دهنده ایمیل (Email Service Provider – ESP) مناسب. در ایران، سرویس‌هایی مثل نجوا و پاکت را داریم، در خارج هم گزینه‌های زیادی وجود دارد. اما بسیاری از کسب‌وکارها بررسی نمی‌کنند که آیا ایمیل‌هایشان به صندوق ورودی (Inbox) می‌رسد یا مستقیماً به اسپم (Spam) می‌رود.

این‌ها یک سری پارامترها دارد که با خود ESPها صحبت کنید، به شما هشدار می‌دهند که ممکن است ایمیل شما به قسمت اسپم برود و مخاطب اصلا نبیند! خب این خیلی مهم است. یعنی ممکن است مشکل شما این باشد که ایمیل اصلا دریافت نمی‌شود.

مشکلات دیگری هم وجود دارد. مثل:

  • محتوا (Content) اشتباه. 
  • ارسال ایمیل‌هایی با تصاویر حجیم که دیر بارگذاری می‌شوند و گاهی مخاطب اصلا تصویر را نمی‌بیند.
  • نداشتن سیستم ردیابی کلیک (Click Tracking) برای بررسی میزان جذابیت و دنبال کردن دکمه‌های داخل ایمیل.
  • در ایمیل مارکتینگ یکی از مهم‌ترین مواردی که باید به آن توجه کنیم، عنوان جذاب و متناسب با گروه هدف (User Segment) است. 

شاید دور از انتظار باشد، اما در دو کمپین اخیر، یکی از بهترین کانال‌های تبلیغاتی ما ایمیل مارکتینگ بوده! 

واقعا می‌توانم بگویم که در بین تمام کانال‌ها، بعد از اس‌ام‌اس یکی از برترین‌ها بوده است. این مسئله برای ما هم شگفت‌انگیز بود، چون نرخ کلیک (CTR – Click-Through Rate) که به آن دست یافتیم، کاملاً غیرمنتظره بود! اصلاً تصور نمی‌کردیم که چنین نتیجه‌ای بگیریم. ما حجم بسیار بالایی از ایمیل‌ها را ارسال کردیم—در حد چند ده میلیون ایمیل—با این وجود به نرخ کلیک ۱۵ درصدی رسیدیم.

 این ریت ۱۵ درصدی، خیلی عدد زیادی بود و نشان می‌دهد که عنوان ایمیل تا چه حد تأثیرگذار و مرتبط بوده است. یعنی ایمیل واقعا برای کاربران مهم به نظر آمده. 

به‌طور معمول، نرخ کلیک ایمیل‌ها حدود یک تا سه درصد است، نه بیشتر. بنابراین، این رقم برای ما هم عجیب بود.

  • زمانی که ایمیلی ارسال می‌کنیم، باید برای کاربر ارزشی ایجاد کنیم

برای مثال، در ایمیل‌های اسنپ باکس، زمانی که ایمیلی ارسال می‌شود، هدف این است که یک سرویس جدید، کمپین یا قابلیت تازه را به کاربران معرفی کنیم. اما صرف معرفی کافی نیست؛ لازم است که ایمیل برای کاربر منفعتی داشته باشد.

به همین دلیل، در ازای توجه و اعتماد کاربر، یک امتیاز ویژه ارائه می‌کنیم. مثلاً برای اینکه کاربر ترغیب شود که ایمیل‌های بعدی را هم باز کند، ممکن است یک کد تخفیف در اختیار او قرار دهیم. این کار نه‌تنها باعث افزایش نرخ تعامل می‌شود، بلکه موجب وفاداری کاربران نیز خواهد شد. 

البته، کد تخفیف باید به‌اندازه کافی جذاب باشد تا کاربر را به استفاده از آن ترغیب کند.

یکی از مزایای ایمیل مارکتینگ این است که در مقایسه با سایر کانال‌های تبلیغاتی، هزینه چندانی ندارد. بنابراین، ارائه تخفیف‌های هدفمند در این بستر، روش هوشمندانه‌ای برای جلب توجه کاربران و افزایش نرخ تبدیل است.

  • ریسپانسیو بودن (Responsive Design) ایمیل‌ها یک مسئله بسیار مهم است. متأسفانه، برخی برندها یا به دلیل استفاده نکردن از پلتفرم‌های ارسال ایمیل حرفه‌ای (Sending System – SB) یا به دلیل بی‌توجهی، ایمیل‌هایی طراحی می‌کنند که روی موبایل به‌درستی نمایش داده نمی‌شوند. مثلا کاربر مجبور است مرتب زوم کند تا متن را بخواند، بیشتر کاربران هم از طریق موبایل ایمیل‌های خود را بررسی می‌کنند.
  • یک نکته بسیار مهم دیگر که باید توجه کنیم این است که باید رفتار کاربران را به‌صورت مستمر ردیابی کنیم. 

یک مثال عالی در این زمینه، اسپاتیفای (Spotify) است. این پلتفرم تمامی جستجوها، آهنگ‌های پخش‌شده و سایر تعاملات کاربران را بررسی می‌کند و بر اساس آن، پیشنهادهای شخصی‌سازی‌شده ارائه می‌دهد.

 

درباره پیامک هم:

  • من معمولا اس‌ام‌اس‌هایی که کوتاه است را بیشتر دوست دارم. مگر اینکه که ارزش واقعی انتقال دهد. 
  • زمان ارسال خیلی مهم است. کاربران چه زمانی بیشتر چک می‌کنند. 
  • درست است که گفتیم تعداد دفعات ارسال نباید زیاد باشد؛ اما درعین‌حال، معمولاً یک پیامک به‌تنهایی کافی نیست. کسب‌وکارهای حرفه‌ای از چند کانال مانند اینستاگرام، ایمیل، پیامک و نوتیفیکیشن درون اپلیکیشن استفاده می‌کنند. باید از چند جهت پیام را به کاربر منتقل کنیم تا کم‌کم متوجه کمپین ما شود. 

چون همه ما یک خطای شناختی داریم و فکر می‌کنیم که اگر پیامکی فرستادیم، یعنی کاربر حتماً آن را دیده و فهمیده! بعد هم وقتی نتیجه نمی‌گیریم، می‌گوییم که این کانال کارایی نداشته و عملکرد خوبی نداشته است.

اما این‌طور نیست! دنیا حول محور ذهنیت ما نمی‌چرخد. آدم‌ها روزانه صدها پیام تبلیغاتی دریافت می‌کنند. الان وضعیت به شکلی شده که تقریباً تمام شرکت‌ها دارند به سمت ارسال پیام‌های اسپم می‌روند. کاربر روزانه ۵۰ پیامک تبلیغاتی می‌گیرد، در بعضی مواقع مثل بلک فرایدی (Black Friday) این عدد به ۱۰۰ تا ۲۰۰ پیامک هم می‌رسد!

  • پیامک باید دعوت به اقدام (Call to Action – CTA) داشته باشد. یک کاری از کاربر بخواهیم و باز هم یک چیزی به او بدهیم. نباید صرفاً یک پیام کلی ارسال کنیم که:

❌ «سلام! به دیجی‌کالا سر بزن.»
❌ «خیلی وقته به اسنپ‌باکس سر نزدی!»

در عوض، پیامک باید هم دعوت به اقدام داشته باشد و هم یک محرک برای این اقدام ارائه دهد. مثلاً:

«با این کد تخفیف، اولین خریدت رو با ۲۰٪ تخفیف انجام بده!»

  • ما باید برای این پیامک‌ها یک لندینگ هم در نظر بگیریم. این صفحات باید UTM داشته باشند تا بتوانیم میزان کلیک‌ها و تعامل کاربران را ردیابی (Track) کنیم. مهم است که ببینیم چقدر جذاب بوده، چند نفر کلیک کرده‌اند و چه میزان از آن استفاده شده است.

مسئله دیگری هم که هست، معمولاً معیارهای اصلی ارزیابی عملکرد کمپین شامل تعداد پیامک‌های ارسال‌شده، میزان کلیک روی لینک پیامک، میزان استفاده از کد تخفیف و ارزیابی کلی کارایی کانال و موفقیت کمپین می‌شود.
اما فقط به این معیارها نباید بسنده کرد!

یکی از چیزهایی که مارکترها باید یاد بگیرند، این است که با SQL کار کنند، وارد دیتابیس شوند و کوئری بزنند. مثلاً باید شماره‌های موبایل را استخراج کنند، Customer ID آن‌ها را دربیاورند و ببینند که آیا بعد از دریافت پیامک، واقعاً تغییری در شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) بیزینس و قیف فروش (Sales Funnel) رخ داده است یا نه؟

چون ممکن است کاربر وارد سایت شود اما از کد تخفیف استفاده نکند. شاید فکر کنید: «مگه میشه؟!» بله، کاملاً ممکن است! بارها پیش آمده که کد تخفیف کاملاً جذاب و فعال بوده، اما کاربر از آن استفاده نکرده است. بنابراین، نباید فقط با معیارهای سطحی مثل نرخ کلیک و استفاده از کد تخفیف، موفقیت کمپین را بسنجیم.

حتی ممکن است کمپینی برویم و شکست بخورد؛ “چرا؟” یعنی اینکه بعد از شکست، باید وقت بگذاریم و بررسی کنیم که “چرا این کمپین یا این چنل برای این کمپین موفق نبوده؟” 

  • آیا انتظار اشتباهی از این کانال داشتیم؟
  • آیا انتظار اشتباهی از کمپین داشتیم؟
  • مشکل کار کجا بوده؟
  • آیا کاربران اشتباهی را هدف گرفتیم؟
  • آیا زمان ارسال پیامک نامناسب بوده؟

حتی از کمپین‌های ناموفق هم باید درس بگیریم. فرقی نمی‌کند که نتیجه خوب باشد یا بد، مهم این است که تحلیل کنیم، اشکالات را پیدا کنیم و یاد بگیریم.

با توجه به این مورد آخر که درباره ماکتر اشاره کرده‌اید، در مجموع فکر می‌کنید نیروهایی که در حوزه بازاریابی مستقیم کار می‌کنند، چه آموزش‌هایی باید ببینند؟

کسی که می‌خواهد در حوزه مارکتینگ فعالیت کند: 

  1. در وهله اول باید کانال‌های بازاریابی (Marketing Channels) را به‌خوبی بشناسد. باید بداند کانال‌های دیجیتال (Digital Channels) شامل چه مواردی هستند.
  2. آژانس‌های تبلیغاتی را بشناسد و بتواند خوب و بد آن‌ها را تشخیص دهد.
  3. ابزارهای پایه دیجیتال مارکتینگ را بشناسد. یک مارکتر کار با ابزارهای اندازه‌گیری را باید بلد باشد. ابزارهایی مثل: گوگل آنالیتیکس (Google Analytics)، یاندکس متریکا (Yandex Metrica) و تگ منیجر (Google Tag Manager – GTM) که برای زیرساخت مارکتینگ ضروری است.
  4. باید بداند که ایمیل مارکتینگ (Email Marketing) چگونه کار می‌کند، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) آن چیست و چطور می‌تواند آن را بهینه کند.
  5. همین موارد برای اس‌ام‌اس مارکتینگ (SMS Marketing) هم همینطور. که البته همه این‌ها به تجربه نیاز دارند. 
  6. یکی از ضعف‌هایی که در بین بسیاری از مارکترها دیده می‌شود، عدم تسلط کافی بر ریاضیات و تحلیل داده است.

وقتی صحبت از تحلیل داده (Data Analysis) و کوئری زدن (Querying) به میان می‌آید، خیلی‌ها دچار تنبلی می‌شوند. درحالی‌که ریاضیات کاملاً به درد بازاریابی می‌خورد.

تحلیل داده‌ها بسیار مهم است، چه داده‌هایی که از ابزارهای تحلیلی مانند آنالیتیکس و متریکا به دست می‌آید، چه داده‌هایی که با نوشتن کوئری از دیتابیس استخراج می‌شود.

  1. در مارکتینگ، اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation) و ابزارهای مرتبط با آن کمک بزرگی به بهینه‌سازی فرآیندها می‌کند.

خب خیلی داستان متفاوت است که من مثلا در شرکتی باشم که داده‌ها فقط در فایل‌های اکسل و گوگل شیت ذخیره می‌شود، یا شرکتی که داده‌ها در یک دیتابیس حرفه‌ای ذخیره می‌شود و به ازای هر کاربر، داده‌هایی مانند شهر، استان، سوابق خرید و رفتارهای گذشته تگ‌گذاری شده است. در حالت دوم، تحلیل داده و شخصی‌سازی کمپین‌ها بسیار دقیق‌تر و کارآمدتر خواهد بود. 

برای مثال فرض کنید من هر سال در شهریورماه سفر می‌روم. حالا پارسال در بهمن‌ماه به هرمز رفتم. شما به‌عنوان مارکتر می‌توانید کاربران مشابه با من را سگمنت‌بندی (Segmentation) کنید. مثلا کسانی که شهریور سفر می‌روند یک گروه، کسانی که فلان تاریخ جنوب می‌روند یک گروه دیگر. سپس برای این گروه، کمپینی راه بیندازید و به آن‌ها پیشنهاد دهید که امسال به قشم بروند، همراه با یک کد تخفیف ویژه سفر. 

البته ممکن است کاربر این پیشنهاد را قبول نکند و به مقصد دیگری برود، چون کاربر مثل ما فکر نمی‌کند؛ اما من فهمیدم که او در این بازه زمانی سفر می‌کند. پس می‌توان دوباره او را به‌عنوان مخاطب هدف یک کمپین دیگر تارگت کرد. 

یا مثلا یک شخصی زیاد سفر می‌کند. من چه زمانی می‌توانم این شخص را تارگت کنم؟ زمانی که بین‌التعطیلی‌ است. به شرطی که دیتای خوبی از کاربر داشته باشم. 

استفاده از هوش مصنوعی را در ایران چطور می‌بینید؟

کاربرد هوش مصنوعی بسیار گسترده است. به‌عنوان مثال، ابزارهایی مانند وب اینگیج (WebEngage) قابلیت‌های جالبی دارند. البته برای استفاده از برخی از این قابلیت‌ها نیاز به پرداخت هزینه اضافی است. این ابزار می‌تواند رفتار کاربران را تحلیل کند و مشخص کند که کدام کاربران در حال کانورت شدن (Conversion) هستند. سپس، اگر کاربری رفتار مشابهی با این گروه داشت، او را به مسیر بازاریابی ما اضافه کند و یک پیشنهاد خاص به او نمایش دهد. به این معنا که ما کار را به هوش مصنوعی سپرده‌ایم تا بر اساس تحلیل رفتارهای گذشته، کاربران مشابه را شناسایی کرده و پیشنهادات هدفمند ارائه دهد.

علاوه بر این، هوش مصنوعی در ایده‌پردازی و تحلیل داده‌ها نیز بسیار مؤثر است. ابزارهایی مانند ChatGPT به‌عنوان یک دستیار مارکتینگ می‌توانند در پردازش داده‌ها، ارائه پیشنهادات و بهینه‌سازی کمپین‌های تبلیغاتی کمک کنند. این باعث شده که بسیاری از کارهایی که قبلاً نیاز به نیروی انسانی زیادی داشت، حالا با دقت بیشتری توسط هوش مصنوعی انجام شود.

یکی دیگر از کاربردهای مهم هوش مصنوعی، استفاده از چت‌بات‌ها در بهبود تجربه کاربری است. 

برای مثال، کود آکادمی روی محصولاتش یک قابلیت به نام “Ask AI” قرار داده که شامل چند سؤال پرتکرار است. کاربران می‌توانند روی این گزینه کلیک کنند و چت‌باتی که از OpenAI قدرت گرفته است، به سؤالات آن‌ها پاسخ می‌دهد. 

این قابلیت می‌تواند در فروشگاه‌های دیجیتال نیز به‌خوبی عمل کند. تصور کنید هنگام خرید یک ایرپاد، بتوانید از چت‌بات بپرسید: “کیفیت صدای این ایرپاد چطور است؟”، “میکروفنش برای تماس تلفنی مناسب است؟” یا “در بررسی‌های کاربران چه نقاط ضعفی برای این محصول عنوان شده است؟”. چنین قابلیتی برای محصولاتی که اطلاعات زیادی در مورد آن‌ها در اینترنت وجود دارد، بسیار مفید خواهد بود. البته در مورد کالاهایی که اطلاعات کمی دارند، مثل دمپایی، عملا کاربردی ندارد.

اتوماسیون فرآیندهای بازاریابی یکی دیگر از مزایای هوش مصنوعی است. ابزارهایی مانند N8N به شرکت‌هایی که تیم توسعه‌دهنده ندارند، کمک می‌کنند تا بدون نیاز به کدنویسی، فرآیندهای پیچیده را خودکار کنند. 

این ابزارها برای مارکترهایی که می‌خواهند سریعاً لندینگ پیج بسازند، داده‌ها را تحلیل کنند یا سیستم‌های مختلف را به هم متصل کنند، بسیار کارآمد هستند. در گذشته، این نوع کارها نیاز به یک تیم ۱۰ نفره داشت، اما اکنون با کمک هوش مصنوعی، این فرایندها ساده‌تر و سریع‌تر انجام می‌شوند.

جمع‌بندی

بازاریابی مستقیم یا Direct Marketing شاخه‌ای از مارکتینگ است که به طور مستقیم با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کند. دایرکت مارکتینگ انواع مختلفی دارد، اما رایج‌ترین آنها در ایران تلفن مارکتینگ، ایمیل مارکتینگ و SMS مارکتینگ هستند. در این مکالمه به دنبال دستیابی به درک عمیق‌تری از بازاریابی مستقیم و روش بهینه‌سازی صحیح آن بوده‌ایم.  

 

آیا این مقاله برایتان مفید بود؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
این مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره با کارشناس حرفه‌ای مدیانا
پس از ثبت درخواست مشاوران ما با شما تماس خواهند گرفت.
Hidden
MM slash DD slash YYYY
این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .